از وقتی یادم میاد مایه افتخار همه بودم . کوچیک و بزرگ فامیل رو من حساب خاصی باز می کردند.

  با اینکه همه ی عمر بیست و چند ساله ام تمام و کمال صرف مطالعه گسترده در زمینه علوم مختلف بشری شده و از نظر معلومات و سطح آگاهی های فردی و اجتماعی در سطح بسیار بالایی قرار دارم ولی بحول قوه الهی و دعای خیر عزیزانم ، ذره ای تکبر و غرور در اخلاق و منش والای انسانی من نمود نداشته و همواره تواضع و افتادگی مهمترین خصله بنده یعنی شمس الله خدابنده لو بوده که قطع قریب به یقین و در آینده ای بسیار نزدیک ،  نوع بشر به وجود او مباهات خواهد کرد.

-    شمس الله ی جونِ مرگ شده ، بازم که چپیدی پشت این میز بی صاحاب شده، الهی که تیر ناحق بخوری بچه ، مگه تو کار و زندگی نداری؟

-    باز چته ننه؟ این اول ِ صبحی هم ول کن ما نیستی ؟

-    هیچی چمه ، بچه های مردم همه شون رفتن دانشگاه ، درس خوندن ، برای خودشون آقا شدن ، توی ذلیل مرده چی ؟ درس هاتو که نصفه و نیمه ول کردی ، خدمت هم که نرفتی ، والا به قرآن هم سن و سالای تو الآن شیش هفت تا بچه دارن!

-    آره زن راست میگی ، همین صمد مش یدالله رو می بینی ، صبح که میشه ده بیست تا گوسفند راه می اندازه سمت کوه چرا ، غروب هم مثل یه خان بر می گرده پیش زن و بچه اش ، ماشاالله برو ببین چه خونه زندگی ای داره ، یه ماشین آخرین سیستمم زیر پاشه.

-    پدر من ! یا تو نمی دونی "سیستم" چیه ؟ یا کلاً با مفهوم لغوی "آخرین" آشنایی چندانی نداری ؟ آخه پیکان 54 کجاش آخرین سیستمه!

-    منو مسخره می کنی پدرسگ ، می بینی زن ! هر وقت خواستیم دو کلمه منطقی با این تن ِ لش حرف بزنیم ، شروع کرد به بلغور حرفای صد من یه غازش ! والا به خدا خسته شدم ، تا کی باید ببینم یکی بیاد سر راهمو ببنده و اخلاق و رفتار این دیلاقو مثل چماق بکوبه تو سر من.

اوضاع روز به روز وخیم تر و عرصه برای جولان فکر و شعور من در سطح جامعه کوچیک اطرافم که مهم ترین دغدغه روزمره شان سیر کردن شکمبه های حجیمشان بود تنگ تر می شد . دیگه باید فکری می کردم هر چی باشه من در قبال جامعه بشری امروز و آیندگانی که تشنه علم بی بدیل و نبوغ فکری من در زمینه علوم انسانی هستند مسئولیت دارم. چرا که نیچه می فرماید : دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول ننمودن از نشانه های والا بودن است.

تصمیم من برای رفتن از این خراب شده و شروع یک زندگی جدید شهری جدی تر از قبل شده بود ، دیگه باید تردید رو کنار گذاشته و دست به کار می شدم ، اولین گام هم مهیا کردن توشه ی برای این سفر سرنوشت ساز بود.

از انباری زیر ایوون یه ساک کوچیک و جمع و جور پیدا کرده و وسایل شخصی و چندتا از کتاب هایی که فکر می کردم شاید اونجا به کارم میاد رو به زور چپوندم داخل و با کلی مشقت طاقت فرسا ، زیپ مربوطه رو بستم.

-    شمس الله هووی ، شمس الله

-    چیه عفت ، چرا داد می زنی؟

-    هیچی داداش ، می خواستم بگم شام آماده ست ، نمیای بالا؟

-    تو برو منم میام

پله ها رو یکی یکی بالا رفته و وارد اتاق شدم ، بابام تا منو دید یه نگاهی بهم انداخت و یه چیزایی زیر لب غرولند کرد. بی تفاوت یه گوشه نشستم و مشغول خوردن شدم.             
                                                                                                                            
                                                                                            ادامه دارد .



پی نوشت :


  1. سلام به همه دوستان و همراهان همیشگی ، داستانی که در بالا آورده شده مربوط است به یک مجموعه داستان که چند ماهی است نگارش آن را شروع کرده و تقریباً در مراحل پایانی کار به سر می برد . تصمیم گرفتم قبل از انتشار این کار جدید به صورت  الکترونیکی ، هر از چند گاهی  قسمتی از داستان را در وبلاگ قرار داده تا اگر عیب و ایرادی هم در کار می باشد همزمان با روند نگارش مرتفع و در خاتمه اگر مشکلی پیش نیاد به امید خدا این کتاب نیز همانند جادوی آویژگی به صورت الکترونیکی منتشر گردد.
  2. خوشبختانه تیم پرسپولیس هم با آمدن یحیی گل محمدی و رفتن فسیل پرتغالی این روزها شرایط خوبی دارد و اخیراً به رتبه ششم جدول رسیده است.
  3.  بعد از مدت ها دستی به سر و روی قالب وبلاگ کشیدم ، سعی کردم تا محیطی ساده و در عین حال جامع و کامل را برای شما مخاطبین فراهم سازم.
  4.  پیشنهادی هم براتون دارم اون هم اینکه حتماً فیلم چک ساخته کاظم راست گفتار رو که به تازگی وارد شبکه خانگی شده تماشا کنید ، فیلم شیرینی است و دیالوگ های جالبی دارد که بین کاراکترها رد و بدل می شود.
  5.  به زودی بر می گردم خیلی حرف های نگفته دارم که اگر عمری باقی بود عرض خواهم کرد.
  6.  شاد باشید و همیشه سر زنده
 

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

به دنبال حرف دلم فایل تو فایل نسوز صنعت پارس دبیرستان دوره اول نیایش موبیگو Iran Music مطالب آموزشی مهرخوبان این روزهایِ من 98music07