کاش آن سپیده دم زیبا ، عید نبود
و من هم رهسپار دیار تو .
کاش ایران و قبرس را
جدالی نبود و جادوگر خاموش
صدای در است و خیابان هم شلوغ
پدرت نیز دخول کرد و ویراج داد
حالِ مرا وارد پذیرایی کرد
آن زمانی که نگاهم به نگاهش خشکید
مرا به ترک مرکبش آرام گرفت
و لبانم تکان همانی که ، گون از نسیم پرسید
تق تق و ما که داخل شده بودیم
آری جعبه ی روشن و صدای خیابانی
تو که فوتبال نگاه نمی کردی پس چرا؟
حدود دو ساعت کنار من و تخمه ی کدو بودی؟
لوکیشن عوض شد
خانه تاریک و سکوت هم مهمان است
صدایی که می پیچد و تنی که می لرزد
طبع من نیز بعد اشکم روان بودو
قصه ی یاسمن ، قصه ی آخر شد
لوکیشن عوض شد
عرش خدا به لرزه درآمدو
من نیز خندیدم
و چه زیبا بود
نگاه خیره سر شبگرد سیاه
به دست های خالی و دهانی پر
لوکیشن عوض شد.
تو را من گرم دیدم
اندکی شکر پاشید
خنده ای که پیش از تو
در صدای سکوت خیابان می آمد.

شهریور 86


پی نوشت :
1- سلام به همه
2- وقتی سین مثل . به روز میشه این یعنی که چه خوشتون بیاد چه نیاد زنده ام و هنوز هم نفس می کشم
3- یکی از خوبی های وبلاگ نویسی اینه که توی این دوره زمونه ای که همش کارمون شده کپی و پیست مطالب تکراری و اکثراً بی محتوا اون هم توی شبکه های اجتماعی موبایلی، یه کم هم خودمون مولف باشیم و سلول های خاکستری آکبند شده رو به کار بگیریم
4-  این روزها درگیر پروپزال ارشدم
5- فیلم 13 هومن سیدی هم که اخیرآ وارد شبکه نمایش خانگی شده پیشنهاد این بارمه ، فیلم خوش ساخت و متفاوتیه ببینید
6- شاد باشید و همیشه سرزنده

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فیلم وان پیچ خشکه پیچ آلنی پیچ جوشی پیچ درای وال پیچ پانلی Michele برنامه ریزی و مشاوره کنکور 99 فروشگاه اینترنتی گلیم فرش سختی گیر ؛ قیمت سختی گیر Lola مدیا سنتر گرفتگی های زندگی رو باز کن رهن و اجاره در منطقه 22 تهران